«فرهیختگان» نوشت: تقریبا یکساعتی میشد که کنار خیابان ایستاده بودم و برخلاف همیشه که نهایتا بعد از 15،10 دقیقه ماشینی پیدا میشد که سوار شوم و به مقصد برسم، انگار کسی قصد سوار کردنم را نداشت. مسیر هم طوری بود که کلاه تاکسیهای اینترنتی هم اگر این طرفها میافتاد، پی آن نمیآمدند. برای همین تقلای دربست و تاکسی اینترنتی و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
.. هم تقلای بیجایی بود. میخواستم بیخیال حضور در آن جلسه و آن مسیر بد و این معطلی بشوم و برگردم که یک پراید با 4 سرنشین بوق زد و من هم سوار شدم. به سرنشینها نمیخورد که مسافر باشند، یعنی ترکیب جنسیتی و سنی اینطور میگفت که احتمالا اعضای یک خانواده باشند. یک پراید دهه هشتادی که حدس زدن عمر دقیقش خیلی امکانپذیر نبود. زهوار دررفته و داغون، لک و لک میکرد و من هم از فرط خستگی و بیحوصلگی، واقعا قید خیلی چیزها را زدم و سوار شدم. راننده مرد خوشصحبتی بود و شروع کرد از من پرسیدن و اینکه سر ظهری اینجا منتظر چه ماشینی بودم و انگار خستگی چهرهام را فهمیده بود که در اوج ناامیدی به دادم رسیده بود. چند کلمهای حرف زدیم تا اینکه دیدم برای هربار ترمز کردن چند باری پدال ترمز ماشینش را فشار میدهد و تمام چراغهای اخطار و هشدار روی کیلومترشمار خرابی که عقربههایش نای بالا آمدن نداشتند هم روشن بود.
وضعیت سوررئالی بود، خصوصا وقتی مسیری که در پیش داشتیم را میشناختم و میدانستم ممکن است این تلاش چندباره برای ترمز کردن در آن مسیر و آن پیچها و آن سرازیری فرصت کنترل خودرو را از راننده بگیرد و خلاصه اینکه بلایی به سر من و خانوادهاش بیاورد. برای همین وضعیت را به رویش آوردم و گفتم چه اصراری به استفاده از این لکنته دارد و با جان خودش، خانوادهاش و من بازی میکند؟ نگذاشت کلامم منعقد بشود که مشکلات اقتصادی را بهانه کرد و سر آخر هم گفت: «خودم را بکشم یک مدل بالاتر از همین ماشین میخرم، که خب چه فرقی با این میکند؟ همه اینها آشغالند!» چون یک بار تجربه تصادف داشتم و یکی از همین لکنتههای آدمکش تا یکقدمی سلام به عزرائیل مشایعتم کرده بود، یک جایی همان وسطهای راه پیاده شده و بیخیال جلسه شدم و برگشتم. حالا چند ماهی از این تجربه و آن واقعه میگذرد، چند ماهی که در آن پر بود از اخبار تلخ تصادف، تصادفاتی که هم دامن خودم را گرفت و هم دوستان و همکارانم. در یکی از گزارشهایی که همین چند وقت پیش منتشر شد، نوشتم بهخاطر بدی وضعیت یکی از جادههای جنوب
کشور و کیفیت پایین
خودروهای تولید داخل و چندین و چند عامل دیگر یکی از همکارانم چهار تن از اعضای خانوادهاش را از دست داد و همچنان داغدار است. القصه اینکه در ادامه این گزارش به بررسی وضعیت برخی شاخصها و آمارها و ارتباط بین آنها باهم درجهت تحلیل وضعیت نابسامان و فاجعهبار تلفات جادهای کشور میپردازیم تا شاید درک و فهم درستتری از روزگار سیاهی که برای مردم
ایران در جادهها و با این خودروها ساخته شده پی ببریم. ابتدا چند آمار کلی و بعد آمارهای اصلی و مقایسهای را با هم بررسی خواهیم کرد. عوامل موثر در
تصادفات جادهای و مشخص کردن سهم هرکدام از این عوامل بر مبنای بررسیهای کارشناسی صورت گرفته، سهم خودروهای داخلی در این تصادفات بهعلاوه تفکیک انواع خودروها و معرفی پرتصادفترین خودروهای داخلی،
تعداد و میزان خودروهای فرسوده درحال حرکت که هرکدام مستعد ایجاد یک فاجعه و افزودن بر تعداد موارد فوتی و نقص عضوی و خسارت هستند، تعداد و گستره نقاط حادثهخیز از منظر وقوع تصادفات جادهای که انگار در کشور تمامی ندارند و یکی دوتا هم نیستند، خسارات ناشی از تصادفات بهعلاوه خسارت تحمیل شده به کشور در ازای فوت هر نفر در تصادفات رانندگی بخشی از موضوعاتی است که در این قسمت و قبل از اعلام و بررسی آمار تعداد تصادفات و تلفات رانندگی آنها را بررسی خواهیم کرد.
206 با لندکروز فرقی میکند؟ خب تا اینجا برخی آمارهای مربوط به تصادفات جادهای را که احتمالا پیش از این هم بخشهایی از آن را میدانستید، مرور کردیم. اما علاوهبر اینها برای تحلیل وضعیت موجود و مقایسه آن اتفاقی که در جادههای ایران و با خودروهای داخلی برای ایرانیها میافتد با کشورهای دیگر لازم است به یک مبنای اساسیتر و آمار دقیقتری اشاره کنیم. یعنی آمار تعداد تصادفات و بعد از آن آمار تلفات که هرکدام مبنا و استانداردهایی در دنیا دارند و طبق همین آمار و استانداردها هم ایران اصلا وضعیت خوبی بهنسبت کشورهای دنیا خصوصا کشورهایی با جمعیت و وضعیت نسبتا مشابه ندارد. طبق قانون احکام دائمی برنامههای توسعه کشور که در سال 1396 تصویب شده است میبایست سالانه 10 درصد از میزان تلفات ناشی از حوادث رانندگی کاهش پیدا کند. منتها اگر از دو سال همهگیری کرونا و سایه سنگین این ویروس بر زندگی مردم چشمپوشی کنیم نهتنها این برنامهریزی و چشمانداز محقق نشده است بلکه در سال 1401 بهنسبت سال قبل از کرونا، یعنی سال 1397 ما شاهد رشد 13 درصدی تلفات رانندگی بودیم. در سال 1401 تعداد فوتیهای تصادفات رانندگی که در سازمان پزشکی قانونی به ثبت رسیده چیزی حدود 19 هزار و 490 فوت بوده است که در آن استانهای فارس، سیستانوبلوچستان، تهران، کرمان، خراسانرضوی و اصفهان بیشترین سهم را داشتهاند. برای دقیقتر شدن گزارش به آمارهای بینالمللی رجوع میکنیم. سازمانهای بینالمللی برای محاسبه چنین موارد و آمارهایی نرخ فوت حوادث رانندگی را به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت گزارش میدهند. ناگفته نماند برای بررسی خیلی دقیقتر نیازمند تعداد تصادفات هم هستیم که متاسفانه چند سالی است از سمت مراجع رسمی در ایران اعلام نمیشود و همه اعداد و ارقام در حد گمانهزنی است. ولی نگاهی به نمودارها و اطلاعاتی که در ادامه مینویسیم بیندازید. خب ناظر به نمودار تعداد متوفیان سالانه تصادف در ایران و مقایسه آن با ترکیه مشخص شد وضعیت تلفات ناشی از تصادفات در ایران اصلا مناسب نیست. اما همانطور که گفتیم سالهاست آمار دقیقی از تعداد تصادفات در ایران منتشر نمیشود؛ برخلاف کشورهای دیگر مثل همین ترکیه. با این حال اجبارا نگاهی به آمارهای منتشرشده از بیمهها انداختیم و با مقایسه آمار اعلامی آنها و تعداد تصادفات در ترکیه تقریبا تعداد تصادف در کشور ما هم به اندازه ترکیه و حدود یک میلیون و 300 هزار تصادف در سال است. اما چرا آمار تلفات ناشی از تصادف در ایران اینقدر بالاست؟ در اطلاعاتی که پیشتر از نمودارها اعلام کردیم تقریبا پاسخ این سوال مشخص شده؛ کیفیت پایین خودروها در ایران، وضعیت نامناسب برخی مسیرها و همچنین مهارت پایین رانندگان از عوامل اصلی تصادفات در کشور ما هستند و همینها باعث شدهاند تا از لحاظ مخاطرات و سوانح جادهای و تلفات، تنه به تنه بدترین کشورها در این زمینه بزنیم و از خیلی از آنها هم بدتر باشیم. شاید اینجا بتوان بهتر تفاوت بین 206 و لندکروز را توصیف و تشریح کرد. برای فهم از جایگاه ایران در دنیا هم اطلاعاتی آماده کردیم که آن را هم در ادامه با هم بررسی میکنیم. طبق اطلاعات موجود، در ایران به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت ما چیزی نزدیک به 23 فوتی ناشی از تصادف داریم. عددی که خود بهتنهایی و بدون مقایسه با بقیه کشور نشان از وضعیت نابسامان کشور ما در این زمینه دارد.
وضعیت فرسودگی خودروها و اسقاط خودروهای فرسوده تعداد خودروهای فرسوده کشور: 10 میلیون و 500 وسیله (یکچهارم خودروهای کشور) تعداد خودروهای فرسوده اسقاطی در سال 1393: 340 هزار خودرو تعداد خودروهای فرسوده اسقاطی در سال 1396: 200 هزار خودرو تعداد خودروهای فرسوده اسقاطی در سال 1398 و 1399: 7 هزار خودرو در سال 1401، 85 درصد مراکز اسقاط خودرو تعطیل شدند!
تعداد موارد فوتی ناشی از تصادف به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت در کشورهای دنیا (بهترتیب بدترین کشورها) 1. جمهوری دومنیکن 64.6 2. زیمبابوه 41.22 3. ونزوئلا 39.02 4. ... 10. کنگو 34.86 20. تانزانیا 31.12 30. اوگاندا 29.39 ... 53. جیبوتی 23.5 54. ایران 22.92 55. گواتمالا 22.9 ... 150. ترکیه 6.68 و... کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: جادههایی برای قتل انسانها ! (فیلم) وزارت بهداشت: ۳۸ میلیون ایرانی تحت تاثیر پدیده گرد و غبار / ۲۰۸۳۷ مرگ منتسب به ذرات معلق در ۱۴۰۰ پلیس راهور تهران بزرگ : رانندگی زنان خیلی بهتر از مردان است خانم ها در چه سنی مشتاق گرفتن گواهینامه رانندگی می شوند؟
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: تصادفات
فوتی
تعداد خودروهای فرسوده
تعداد تصادفات
ناشی از تصادف
تعداد تصادف
جاده ها
جاده ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۳۷۸۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»